آمار مطالب

کل مطالب : 1892
کل نظرات : 72

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 188
باردید دیروز : 145
بازدید هفته : 188
بازدید ماه : 18071
بازدید سال : 79081
بازدید کلی : 403779
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : سه شنبه 1 تير 1395
نظرات

مردی حاشیه خیابان بساط پهن کرده بود،

زردآلو هر کیلو 2000 تومن،

هسته زردآلو هرکیلو 4000 تومن.

یکی پرسید چرا هسته اش از زرد الو گرونتره؟!

فروشنده گفت چون عقل آدم رو زیاد میکنه.

مرد كمي فكر كردُ گفت، یه کیلو هسته بده .

خرید و مشغول خوردن که شد با خودش گفت:

چه کاری بود، زردآلو میخریدم هم خود زردالو رو میخوردم هم هسته شو، هم ارزونتر بود.

رفتُ همين حرف رو به فروشنده گفت،

فروشنده گفت: بــــــله ، نگفتم عقل آدم رو زیاد میکنه !

چه زود اثر کرد

 

تعداد بازدید از این مطلب: 411
موضوعات مرتبط: سرگرمی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : پنج شنبه 1 آبان 1393
نظرات

جوانمردی

اسب سواری، مرد چلاق و افلیجی را سر راه خود دید که از او کمک می خواست. مرد سوار دلش به حال او سوخت، از اسب پیاده شد و او را از جا بلند کرد و روی اسب گذاشت تا او را به مقصد برساند. مرد چلاق وقتی بر اسب سوار شد، دهنه ی اسب را کشید و گفت: ... اسب را بردم، و با اسب گریخت!

اما پیش از آنکه دور شود صاحب اسب داد زد:

تو، تنها اسب را نبردی، جوانمردی را هم بردی!

اسب مال تو؛ اما گوش کن ببین چه می گویم! مرد چلاق اسب را نگه داشت. مرد سوار گفت :

هرگز به هیچ کس نگو چگونه اسب را به دست آوردی ؛ زیرا می ترسم که دیگر « هیچ سواری » به پیاده ای رحم نکند...

javanmardi

لطفا به ادامه مطلب بروید

تعداد بازدید از این مطلب: 606
موضوعات مرتبط: تلنگر , ادبیات , داستان , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : پنج شنبه 2 آبان 1392
نظرات

شيخ را گفتند : علم بهتر است يا ثروت ؟!
شيخ بی درنگ شمشير از ميان بيرون آورد و
مانند جومونگ مريد بخت برگشته را به سه پاره ی نامساوی تقسيم نمود و
گفت :سالهاست که هيچ خری بين دو راهی علم و ثروت گير نميکند !!!
مريدان در حالی که انگشت به دندان گرفته و لرزشی وجودشان را فرا گرفت گفتند يا شيخ ما را دليلی عيان ساز تا جان فدا کنيم .
شيخ گفت :

تعداد بازدید از این مطلب: 467
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : چهار شنبه 24 مهر 1392
نظرات
با همسرت که قدم میزنی...

برای رفتن عجله نداشته باش...

دستهایش را با لطافت ولی مردانه بگیر...

با عشق و آرامش قدم بردار...

نفسهایت را عمیق تر بکش...

عجله ات برای چیست...؟؟

تمام دنیا اینجاست...

در دستهای تو...

 

منبع:http://soheilsasan.blogfa.com/

تعداد بازدید از این مطلب: 635
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 190 صفحه بعد

********به وبلاگ من خوش آمدید********* خدایا مرا ببخش / مرا فهمی ده تا فرامین وحکمت هایت را درک کنم/ و مرا فرصتی دیگر برای بهتر بودن ده تا دستهاو زبان تو شوم . آمین یا رب العالمین


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود